English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4595 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
membranaceous U دارای غشاء پرده پرده غشایی
information U نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
source U ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
tapestried U دارای پرده منقوش
extrinsic U دارای مبداء خارجی
adscititious U دارای منبع خارجی
objective U دارای وجود خارجی
objectives U دارای وجود خارجی
palmiped U دارای پای پرده دار
palmate U دارای پای پرده دار
palmipede U دارای پنجههای پرده دارپرده پا
fin footed U دارای پاهای پرده دار
webfoot U جانور دارای پای پرده دار
web tode U دارای پنجههای پرده دار پا پردهای
web footed U دارای پنجههای پرده دار پاپردهای
in nature U همه جا دارای وجود خارجی یا طبیعی
substantialize U دارای وجود خارجی کردن یاشدن
sciolistic U دارای اطلاعات سطحی
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
sciolist U دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
tone and semitone U پرده ونیم پرده
tringle U چوب پرده میل پرده چوب دیرک
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
private line U خط خصوصی
subrosa U خصوصی
privates U خصوصی
private U خصوصی
informal U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
necessary house U خصوصی
jackes U خصوصی
personal U خصوصی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
party lines U خط خصوصی تلفن
relator U مدعی خصوصی
privatization U خصوصی کردن
privatize U خصوصی کردن
private company U شرکت خصوصی
privatized U خصوصی کردن
private consumption U مصرف خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
closet U گنجه خصوصی
in petto U بطور خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
privatises U خصوصی کردن
special relativity U نسبیت خصوصی
relator U شاکی خصوصی
privatising U خصوصی کردن
private corporation U شرکت خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
private talk U صحبت خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
camarin U نیایشگاه خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
privatizing U خصوصی کردن
private deed U سند خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
party line U خط خصوصی تلفن
private law U حقوق خصوصی
privatizes U خصوصی کردن
casket U نامه خصوصی
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
extra tuition U تدریس خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
privately U بطور خصوصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
private U اختصاصی خصوصی
tutor U معلم خصوصی
subjective U فاعلی خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
privy U خصوصی محرمانه
off-the-record U محرمانه و خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
caskets U نامه خصوصی
tutored U معلم خصوصی
tutors U معلم خصوصی
Citizens' Band U باند خصوصی
pillow talk U حرفهای خصوصی
personal U منقول خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
privatised U خصوصی کردن
closets U گنجه خصوصی
private sector U بخش خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
passkey U کلید خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
paticular U خصوصی بابت
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
jurists U متخصص حقوق خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
tutored U درس خصوصی دادن به
tutorial U درس خصوصی دادن به
tutorials U درس خصوصی دادن به
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
backsides U عقب هر چیزی خصوصی
tutor U درس خصوصی دادن به
pbx U تبادل انشعاب خصوصی
to give private lessons U درس خصوصی دادن
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
curtain lecture U صحبتهای خصوصی زن وشوهر
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
backside U عقب هر چیزی خصوصی
tutors U درس خصوصی دادن به
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
offstage U خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
Recent search history Forum search
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2تعریف فونتیک چیست؟
1tajwid
1Jack Attac
1coffee table conversation piece
1rhodamine
2immunogenicity
2transmembrane
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com